رادیکال هفت.!
OVERVIEW
RADIKALHAFT.BLOG.IR TRAFFIC
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO WEBSITE
عاقا ما غلط بکنیم! آشفتگی های نیمه شب. در لا به لای زندگی. دقیقا یادم نیست ولی یه حرکاتی .
WHAT DOES RADIKALHAFT.BLOG.IR LOOK LIKE?
RADIKALHAFT.BLOG.IR SERVER
SERVER SOFTWARE AND ENCODING
We found that this domain is weilding the bws operating system.SITE TITLE
رادیکال هفت.!DESCRIPTION
چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴ ۱۰۲۹ ب.ظ. نتیجه ی 4 ساعت فکر کردنم به بهم ریختگی اوضاع این روزا این بود که اون نقطه ی مشکی ای که توی قاب بزرگ بالای کاناپه ی توی سالن و من همیشه فکر میکردم یه کلاغه که داره پشت دودهای دودکش اون خونه ی روستایی پرواز میکنه فقط اثر ماژیکه! چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴ ۱۰۲۴ ب.ظ. هیچ هدفی حداقل الان از نوشتن وبلاگ ندارم فقط دلم تنگ شده واسه بی ملاحضه نوشتن! دلم یه جاییو میخواست که کسی ندونه کیم . رسانه متخصصان و اهل قلم.PARSED CONTENT
The web site had the following on the web site, "چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴ ۱۰۲۹ ب." I noticed that the web page said " نتیجه ی 4 ساعت فکر کردنم به بهم ریختگی اوضاع این روزا این بود که اون نقطه ی مشکی ای که توی قاب بزرگ بالای کاناپه ی توی سالن و من همیشه فکر میکردم یه کلاغه که داره پشت دودهای دودکش اون خونه ی روستایی پرواز میکنه فقط اثر ماژیکه! چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴ ۱۰۲۴ ب." They also said " هیچ هدفی حداقل الان از نوشتن وبلاگ ندارم فقط دلم تنگ شده واسه بی ملاحضه نوشتن! دلم یه جاییو میخواست که کسی ندونه کیم . رسانه متخصصان و اهل قلم."ANALYZE SIMILAR WEB PAGES
3 Welcome to my life 3. Bon alors bah biienvenu dans mon tii blog à moii.
همخونهش در رو باز کرد. منو که دید در رو بست. سعی کردم لبخند بزنم که دیرتر از اونی که فکر میکردم پوستم کش اومد. اون ده سال پیش بود دوسپسرا دخترا رو میگرفتن. همسایهشون در رو باز کرد. دمپایی جلوی در رو جفت کرد و رفت تو. مهسا با موهای جمع شده بالای سرش.
Abonne-toi à mon blog! Mickael jackson se fait pété la roudel! Ajouter cette vidéo à mon blog.
Masa Solna Aniołki, Ozdoby, Figurki. Biżuteria Kolczyki, Naszyjniki, Bransoletki. Ręcznie Uszyte Lalki, Maskotki, Przytulanki.
بلاگفا همه ی خاطره ها یم را به باد داد. و من دوباره دلشوره هایم رابرمی دارم تا بروم همان خانه قدیمی . همان جا که بهترین خاطراتم را از آنجا دارم. کوله بارم را برمی دارم و می روم . تا معمار دوباره ی روزهایم شوم. اما می خواهم بروم . بروم جایی که آغاز شده ام . به اصل خودم بازگردم . خدا را چه دیدی شاید این بار دلشوره های آفتابگردان های زندگی ام به پایان برسد. دلم به ماندن است و هوای رفتن ندارم اما باید بروم! می روم تا دوباره آغاز شوم! خدایا مگه نمیگن تو سمیع و بصیری پ.