Date Range
Date Range
Date Range
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه . حسنه همان زن شایسته است! یه حب ه قند. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه .
روزنوشت های یک دانشجوی پ ز ش ک ی. امروز رفتم کلی خرید کردم. ع ف و ن ی داره شروع میشه. ایشالا به خیر و خوشی وبا بهترین ارزوها. فردا بشینم عفونی بخونم که کتاب ندارم. باید هاریسون باز کنم از تبلت. فردا امتحان پایان بخش اورو. با اینکه بخش زیاد مفیدی نبوده اما واسه امتحان بدک نخوندم با اینکه جزوه خونی کردم فقط و کتاب هیچی و واسه پره قطعا به مشکل میخورم. ایشالا که نمره ی این بخش هم خوب بشه و معدل رو بکشه بالا این چندتا بخش با نمره ی خوب.
گوشه ی چادر مادرم را میگرفتم. باهم میرفتیم مخابرات نبش کوچه ششم. اما اسمش اصلا مخابرات نبود که. همیشهی خدا هم شلوغ بود. بعد از چند دقیقه صدا میزدند و میگفتند خانم فلانی کابین شمارهی سه. یک تلفن قدیمی و کثیف روی دیوار. و بوی عرق نفر قبلی. تقریبا هر دو روز یک بار میآمدیم تلفن میزدیم و چند دقیقهای با پدربزرگ و مادربزرگم حرف میزدیم. محل ما سیمکشی تلفن نداشت که. آنها هم که داشتند وضعشان تقریبا همین بود.
ناز پرو رده ی من ام اس. نزدیک م شو نت رس ر فیق. زندگی م ن با ام اس دید ن دارد. بعدم عمم گف راحت باش قربونت برم چیزی نگفتی که. عمه جون از همین تریبون اعلام میکنم عاشقتم مهربون ترین. آخه چرا اینقد ماهی همه عاشقتناااااا. خدا ازین خواهرشوهرا نصیب همه بکنه.
I feel when you call my name. Après quoi on cour encore, après quoi on cherche encore. Bien que la route soit longue, nous tenons toujours le coup.