خــــانوم کوچـــیک
OVERVIEW
MAAN-E-UO.BLOG.IR TRAFFIC
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO WEBSITE
پست کنگر خورده لنگر انداخته. این پست , پست کنگر خورده است یا به قول بقیه پست ثابت. یک عدد دانشجوی پزشکی که عزمشو جزم کرده بیا اینجا روزمرگی هاشو بنویسه تا اگه خدایی نکرده در سن 60 سالگی اتفاقات زندگیشو یادش رفت جایی باشه که اونارو ثبت کرده باشه. و هی بیاد بخونه این روزمرگی هارو هی وسطش یه آه بکشه بگه هی جوونی کجایی , چقدر زود گذشت, یادش بخیر. اینجا پر از خاطرات خوبه بده. با احتیاط وارد شوید اینجا هرچند مجازیس اما واقعیست.
یه نگاه به خودت بنداز. یا آدم حریصی اون تو می بینی. حتی اگه داشته باشیش! من داشته هایی که می خوام رو شمردم و این نه که یعنی من جزو دسته ی اول نیستم. فقط بپا گمش نکنی عزیز من! ان شاء الله سا.
ونمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است. وهمین درد مراسخت می آزارد. ونمیدانم که چرا انسان تا این حد باخوبی بیگانه است. وهمین درد مراسخت می آزارد. دنیای ما بیشتراز اینک ب تکنولوژی نیاز داشته باش ب آدمه مهربون خوب بامحبت باشخصیت. و در یک کلمه ب انسان نیاز داره. داره برف میاد و ما بسی خوشحالیم. از بین گل های دستش یک گل رز سفید انتخاب کردم. بعد ازحساب کردن لبخند روی لب هایش نشست. حالا من مانده بودم و بغض گلویم.
WHAT DOES MAAN-E-UO.BLOG.IR LOOK LIKE?
MAAN-E-UO.BLOG.IR SERVER
SERVER SOFTWARE AND ENCODING
We found that this domain is weilding the bws operating system.SITE TITLE
خــــانوم کوچـــیکDESCRIPTION
گ پ گ فت های خود مونی . گوشه ی چادر مادرم را میگرفتم. باهم میرفتیم مخابرات نبش کوچه ششم. اما اسمش اصلا مخابرات نبود که. همیشهی خدا هم شلوغ بود. نوبت میگرفتیم و مینشستیم. بعد از چند دقیقه صدا میزدند و میگفتند خانم فلانی کابین شمارهی سه. یک اتاقک چوبی نیم در نیم. یک تلفن قدیمی و کثیف روی دیوار. و بوی عرق نفر قبلی. اما چه ذوقی داشتیم. تقریبا هر دو روز یک بار میآمدیم تلفن میزدیم و چند دقیقهای با پدربزرگ و مادربزرگم حرف میزدیم. محل ما سیمکشی تلفن نداشت که. آنها هم که داشتند وضعشان تقریبا همین بود. حقته تا .PARSED CONTENT
The web site had the following on the web site, "گ پ گ فت های خود مونی." I noticed that the web page said " گوشه ی چادر مادرم را میگرفتم." They also said " باهم میرفتیم مخابرات نبش کوچه ششم. اما اسمش اصلا مخابرات نبود که. همیشهی خدا هم شلوغ بود. بعد از چند دقیقه صدا میزدند و میگفتند خانم فلانی کابین شمارهی سه. یک اتاقک چوبی نیم در نیم. یک تلفن قدیمی و کثیف روی دیوار. و بوی عرق نفر قبلی. تقریبا هر دو روز یک بار میآمدیم تلفن میزدیم و چند دقیقهای با پدربزرگ و مادربزرگم حرف میزدیم. محل ما سیمکشی تلفن نداشت که. آنها هم که داشتند وضعشان تقریبا همین بود."ANALYZE SIMILAR WEB PAGES
ناز پرو رده ی من ام اس. نزدیک م شو نت رس ر فیق. زندگی م ن با ام اس دید ن دارد. بعدم عمم گف راحت باش قربونت برم چیزی نگفتی که. عمه جون از همین تریبون اعلام میکنم عاشقتم مهربون ترین. آخه چرا اینقد ماهی همه عاشقتناااااا. خدا ازین خواهرشوهرا نصیب همه بکنه.
I feel when you call my name. Après quoi on cour encore, après quoi on cherche encore. Bien que la route soit longue, nous tenons toujours le coup.
Dir reicht die Meinungsvielfalt nicht, die dir von anderen Medien geboten wird? Informieren, streiten diskutieren, hier hast du die Möglichkeit! Die Perversion der Ungerechtigkeit. Von Geburt an sind Menschen ungleich, das ist Fakt. Einige Ungleichheiten sind allerdings notwendig für eine funktionierende Gesellschaft nach unseren Maßstäben. Momentan hängt jedoch etwas schief, wie eine Studie von Oxfoam mit neuen Zahlen offenbart. Diese Maßnahmen sind sogar w.