دیشب از صدای رعد و برق بیدار شدم! یه ساعت تموم آسمون آروم نمی گرفت! عجب رعد و برقای وحشتناکی بود! عجب بارون شدیدی میومد! ولی قشنگ بود. هم صدای رعد هم اون بارون که انگار بی قرار رسیدنش به زمین بود. میگن وقتایی که بارون و برف میاد دعاها بهتر مستجاب میشن. دیشب پرده اتاقمو زدم کنار تا آسمونو بهتر ببینم.

ڪاف ہ ت نهای ے م ט . كه روي صندلي رو به روي. و براي يك بار هم كه شده. بس كه خيره ماندي به. جمعه سیزدهم مرداد ۱۳۹۱ 16. چند پک که می زنم دیوانه وار. با سیگارم بی صدا درد و دل. سیگار زودتر به خواب می رود. و من مستانه می خندم. جمعه هجدهم بهمن ۱۳۹۲ 16. باز هم حرفهایی به تلخی قهوه . نورهایی که روی میز چیده ایم. که در آن سوی شیشه ها تا غروب.

نوشته هاي يه دختر كوچولوي تهناي فسقلي. از ما كه گذشت تو اشتباه نكن. She is my one in 6 billion. پنل اس ام اس رايگان. بيا تو دنياي بي كسي. بيا راجبش صحبت نكنيم! به ياد عشق نامردم. چشم ها را بايد شست. دست نوشته هاي يك پسر. شروعي تازه در من! Fixing my breath my life.