چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۹۴. پنجشنبه, ۷ اسفند ۹۳. نظم نوین و مابقی الحاقات. جمعه, ۱ اسفند ۹۳. دغدغه های اوایل بلاگ نویسی ام! دوشنبه, ۲۹ دی ۹۳. يكشنبه, ۲۱ دی ۹۳. پنجشنبه, ۴ دی ۹۳. پنجشنبه, ۲۷ آذر ۹۳. شنبه, ۱ آذر ۹۳. دوشنبه, ۵ آبان ۹۳. گفتاری منتشرنشده از سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی. هیئت ریحانة النبی سلام الله.

یک شهر تا به من برسی عاشقت شده ست . ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود. تو را من چشم در راهم. خیلی دور خیلی دورتر! تا نوک بینی دیدن در هیج موردی خوب نیست! این مدل نگاه باعث می شود که تو خالکوبی های روی بدن یکی را ببینی و حواست به کنده کاری های دشمن روی روح فرزندت نباشد. باعث می شود که تمام جامعه از دید تو بشوند خودت و دوستانی که با هم هیات می روید! در فرهنگ انقلاب اسلام.

نظربازی از ارکان رندی است . چه قدر خاک گرفته این درو دیوارها رو . برای لحظه هایی که داشتم خفه میشدم و اینجا بسته بود. بیاید همه از اینجا بریم . نوشته شده توسط نفس در یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۴. یک روز همین آه تو را می گیرد.

باد خبرها را با خودش می برد و در گوش همه زمزمه می کند. قاصدک خبرها را نگه دار! مردی که آخرش نفهمیدم عمامه اش مشکی بود یا سفید! هر کسی در زندگیش از یک بیماری رنج می برد که دست خودش نیست. بیماری من هم نوعی خنگیت مزمن در چک کردن سیستم خاک بر سر گلستان است. به این شیوه که گاهی تاریخ امتحان را نمی بینم. استاد که حوصله ی دلسوزاندن برای دانشجویش را ندارد طبیعتا! مردی که .

دیدم فایده ای نداره رفته. خیلی از دوستام رو گم کردم. خیلی از نوشته هام که خاطره هام بودن ازم گرفته شد. ولی خب دل کندن یاد گرفتم. دوباره مینویسم با همین آدرس ولی تو بیان. باید یک کسی پیدا شود و بیاید. تمام این من را که. روش کار هم به ا.

عشق را زیر باران باید جست. عزم و جزم کردن و امید دوباره گرفتن و تلاش و خراب شدن و تلاش و موفق شدن. از تقریبا3ساعت سرپا ایستادن شد یه ظرف شیرینی. قید درس خوندن امروز و زدن در ازای یه ظرف شیرینی و هنرنمایی هایی با ژله. آسمان میل به باریدن دارد! .