ماجراهای خانم توت فرنگی و آقای گلابی. خواستم یادم باشه هنوز دندون درد دارم و اوخ اوخ کنان چمدون بستم. خواستم یادم باشه گوجه گیلاسیمون موقع خواب بازیش گرفت و شوخی شوخی با سر کوبید به بینیم و من از درد ضعف کردم و کلی گریه. یه چندروز بریم شمال! گوجه گیلاسیم.

پنج که رفتم شرکت دیدم که گربه نیست . احتمالا مامانش برده بودش . چون دیروز کلی تو چشمش قطره ریختمو خیلی بهتر شد . خدا رو شکر که برد چون داشتم دیگه دیوونه میشدم که با این بچه چیکار کنم . ولی فک کنم جاشون کوچیکه چون . تو جعبه کاشتم جعبه های کوچیک. شنبه نرفتم سر کار با دوست صمیمی که چند سال از ایران رفته و هفته پیش اومد اینجا رفتیم کلی بیرون گردی .

از بس در هر جمع ایرانی نشستم و از آرش صحبت کردم همه فکر می کنن آرش شوهر سابقم است. نمیدانم چرا اخیرا زیاد به ذهنم می آید. آرش خیلی منطقی و کسل کننده بود. ته کار هیجان انگیزش چیدن شاتوت های همسایه اشان بود. خب روزهایی بود که مطمئن بودیم به درد هم نمی خوریم. من هم که عاشق کارهای غیرعادی! فکر من مباش مسافر.

می خواهم خیلی چیزها در خاطرم بماند و روزی برایش بخوانم. کوچه ی شماره ی هشت! برای آقا کاظم عقلمند. دلنوشته های روزانه ی من. گاه نگاری های یک مهندس. آخرین وبلاگ های به روز شده. رسانه متخصصان و اهل قلم.

برف به ادم انگیزه میده. دوست دارم در مورد وبلاگم مشورت کنم. و ما که گریه نکردیم! به ما چه مرد نباید که.

خدایا پناهم خودتی زوری ازت چیزی نمی خوام. آخرین وبلاگ های به روز شده.

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری. می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری. ماشین ب ج سته! جهت خالی نبودن عریضه! ماشین ب ج سته! جهت خالی نبودن عریضه! از دلایل کم کاری. جهت خالی نبودن عریضه! از دلایل کم کاری. و پیرو صفحه درباره من.