Date Range
Date Range
Date Range
بازم تنها شدم و غصه از راه رسید. تنهایی منو دید و از من برید. بازم چشای من ابری شده. اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده. ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی. و چیزی ازش نمی بینی. که کسی منو با عشق نبوسیده. که کسی منو به آغوش نکشیده. تک و تنها شدم تو تنهایی آم. که من از این دنیا چی میخوام. خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم. این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه. که صبوری هم به من طعنه میزنه. رو دلم پر از زخمای کهنه است. اخه دلم یه عمره که شکست ست. بازم داره بارون می باره.
دلم می خواهد گریه کنم آنقدر که. دلم یاد اشک های کرده که زمانی از دلتنگی ریخته بود. دلم اشکی می خواهد که بر روی آتش دلم بریزد و آرام کند سوزشش را. دلم گریه می خواهد یا نه ضجههای روز مرگ را می خواهد یا نه جیغ های شب اول قبرش را. یا نه سکوت مطلق می خواهم برای. خدایا می شود برای حکمتت تبصره بگذاری یا حق انتخاب برای ما. خدایا می شود خواهش کنم جای کسی را بگیرم. خدایا با همه گله ها شکرت هزاران بار شکرت.
عشق را در کافه باید جست. زیر نوری به رنگ کهربا. و سرنوشت را در فنجانی. این روزها عشق را تلخ. و زندگی را شیرین می بازند. و سیگار را آرمان گرا. به چشمان هم خیره می شوند. بوی تلخی اسپرسو می دهند. سیلاب مرا برده و از من اثری نیست.
Dni papryki w Klwowie i Przytyku. W sobotę w Klwowie, a w niedzielę w Przytyku, na zaproszenie gospodarzy poszczególnych gmin, uczestniczyłem w dorocznych świętach dziękczynienia za plony. Obie imprezy zgromadziły dużą ilość uczestników oraz dostarczyły szereg wrażeń artystycznych. Każdy z uczestniczących mógł skosztować potraw regionalnych, miodów, serów oraz innych wiktuałów. Zaproszone zespoły i prezentowany przez nie program, pozwoliły zadowolić nawet najbardzie.
حادثه ای غم انگیز در دهلی. 160;دموکراسی و دگردیسی های دراماتیک به حال افغانستان ما چندان مفید نیفتاد. فایده اش را بازهم پاکستان برد. این ماجرا را با حس تلخی برای تان نوشتم. حادثه ای غم انگیز در دهلی.