Date Range
Date Range
Date Range
خدا برای بنده اش کافی است . اگر خالص شوی با او. از این دنیای بی رحمی. اگر غافل شوی از او. به خلوت توبه کن با او. متاسفانه نمیدونم شاعر این شعر زیبا چه کسی هستن. لطف کنه و بگه که اسم شاعر رو هم ذکر کنم. بازم شرمندم بابت دیر آپ کردن.
مثل رویای یک کودک ناز. ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ. ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ. ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ ,. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ. ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ . یادم تو را فراموش! برایم دعا کن . تقدیم به همه کسانی که دعا کردند .
ای بانوی شکوفه و لبخند. ای بانوی شکوفه و لبخند! ای گنجینه دانش و معرفت! می روی و زمین در سوز سرمایی شگفت فرو می رود. جانم به فدایت یارسول ا.
ظ توسط نفس and زری نظرات. ظ توسط نفس and زری نظرات. ! ازبهشت تنهایی خودم گریختم. ظ توسط نفس and زری نظرات. ظ توسط نفس and زری نظرات.
خدایی در این نزدیکی است. ارشد برق قدرت 91 علوم تحقیقات ایلام. دنياي عكس متحرك و تصاوير زيباساز وبلاگ. بنام او ل بي ابتدا و آخر بي انتها.
بازم تنها شدم و غصه از راه رسید. تنهایی منو دید و از من برید. بازم چشای من ابری شده. اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده. ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی. و چیزی ازش نمی بینی. که کسی منو با عشق نبوسیده. که کسی منو به آغوش نکشیده. تک و تنها شدم تو تنهایی آم. که من از این دنیا چی میخوام. خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم. این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه. که صبوری هم به من طعنه میزنه. رو دلم پر از زخمای کهنه است. اخه دلم یه عمره که شکست ست. بازم داره بارون می باره.
ܓ شبت قشنگ خدا جونم ܓ. نوشته شده در دوشنبه ۸ تیر۱۳۹۴ ساعت توسط تبسم. چقدر دلم هوایت را می کند. نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ تیر۱۳۹۴ ساعت توسط تبسم. خودم سکوتت را معنا میکنم . گاهی همین رفتار سردت . روی زمستان را هم کم می کند . نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ تیر۱۳۹۴ ساعت توسط تبسم. که از جیب خدا کش رفته بودم . نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ تیر۱۳۹۴ ساعت توسط تبسم. چون طفل سرتقی که کشد مادرش به خاک. دل خواسته تو را . نوشته شده در دوشنبه ۸ تیر۱۳۹۴ ساعت توسط تبسم.
با من باش تا با تمامی خدایی ام با تو باشم. قلب انسان مومن حرم خداست. کتابی درزمینه اخلاق معرفی کنید. لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی.
نقاشی هایی فوق العاده از Leonid Afremov. نقاشی های بسیار زیبای Andrei Belichenko. زیبا ترین غروب ها . ابزار هدایت به بالای صفحه.
دیگه به این وبم نمیام. اخرین روز در مدرسه . اخرین روز از سال 90 بود که مدرسه رفتیم. طبق برنامه ریزی هایی که کرده بودیم هر کی چیزی اوردش. برای صبحونه که رفتیم جای پاتوقمون یعنی پشت مدرسه. دیگه هر چی بگین به عنوان صبحانه خوردیم. نون و پنیر , ماکارونی , پیتزا , چیپس , پفک , ابمیوه , نوشابه و . خلاصه بساط صبحانه به دلیل تف های من جمع شد.