Date Range
Date Range
Date Range
به اندازهی تمام حجم مرگی که تو را در آغوش گرفته است. و برای با تو مردن. من فقط به آرزوی خواندن آنچه تو می خواهی. اینجا میان مرز اسیر ها و رسته ها. برای تو پ ست می دهم. ح رم حرمت خانه خرابم کرده. اینجا صندلی ها هم انگولکت میکنند. اینجا میان دو راهی ماندن و سخت ماندن.
رویایی که هیچ وقت به ان نمیرسم. رویایی که هیچ وقت به ان نمیرسم. مهم نیست نوشته های درهم و برهم مرا بخوانی یا نه. من برای دل خسته ام می نویسم. دلنوشته های ساده ی من. یعنی هیچ وقت کسی نباشه اشکات رو پاک کنه. یعنی تو جاده بدون مقصد. یعنی جشن تولد با قرص خواب. یعنی سر سفره عید تنهای تنها. یعنی روز عید بدون تبریک. یعنی حسرت قدم زدن دو نفره.
باور کن ادمها وقتی میمیرند که ارزوهایشان مرده باشد. بعد مدتها عجب روز خوبی. معده ای که درد نمیکند. الان دو هفته اس که خبری از معده درد نیست. زندگی بدون معده درد واقعا عالیه! خیلی چیزای ساده ای که هیچ بنی بشری بهش فکر نمیکنه برای من ارزو شده! یکیش این بود که یک روز رو بدون معده درد بگذرونم. راستش فکر میکنم هیچ دلخوشی ندارم و این درد معده و حساسیت و سرفه و .
از اینکه به وبلاگ من سرزدید تشکر میکنم نظر یادتون نره. چند تا از عکس خودم. داستان جالب از دست نده. یکم خنده بد نیست! خط خطی های دخترونه. خونه ی شوهری و همسری. با خنده وارد شو و بخند. سامانه ارسال اس ام اس. چند تا از عکس خودم.
بچه ها من دیگه این وبلاگ رو آپ نمیکنم هرکی کارم داره بیاد آبان چت آدرس جدید وبلاگم و بدم. I am mr majid Qazvin. در ضمن تو ابان چت با اسم شیدا هستم.
اینجا هر چه این چپ لعنتی می گوید. دست راستم می نویسد! هربار که به مرگ فکر می کنم. مشکی به تو نمی آید! محرم نقطه چین تا بغض. از میان دوازده تایی ها. این را نقاشی کودکانه ای می گفت که دلش نیامده بود خورشید را میهمان ظهر عاشورا کند. شب نقطه چین بود تا آغوش تو! عشق همیشه با من است. درست مثل همین انگشترهایی که کشیدگی انگشتانم را عادت داده اند به خودشان. مثل همین عادت دیرینه ی کتاب خواندن قبل از خاموشی چراغ خواب. باور کنید عشق همیشه با من است اما. چیزهایی بود که نمی دیدم! بعد از رفتن تو.