شهادت قسمت ما می شد ایکاش. گرامی داشت نام و یاد شهدا . من هم پرواز را می فهمم . من هم می خواهم تا آغوش. درگیرم با سیم خاردارهای هوای نفسم. زمین گیرم به خاطر بار سنگین گناهانم. و می دانم که دوای دردم سخن زیبای سردار شهید علی چیت سازیان است که. فقط نمی دانم چرا کاری نمی کنم.

هر انسانی از زاویه ای به جهان و اتفاقات آن مینگرد که آن زاویه دید. ما به کدام سمت در حال حرکتیم.

گویند مرا به رسم رفاقت دعا کنید. اما شما فقط مرا به قصد شهادت دعا کنید. تقدیم به خانواده عزیز شهدا. مادر در انتظار تو مویش سپید شد. وقتی كه بیست سال از آمدنت نا امید شد. میگفت روز آمدنت روز عید ماست. بیچاره آرزو به دل روز عید شد. سارا و ما و بازی تلخ كلاغ پر. وقتی پر از ترانه بابا پرید شد. سارای هفت ساله و چشمان منتظر. یك زن كه انتظار تو را میكشید ناامیدشد.